تنها نشستم گلزار
همه خاطرات داره تو ذهنم مرور میشه: اونشب که زینب منو آورد گلزار تا برای تولدم سورپرایزم کنید، اون روزا که با زهرا میومدیم و میگفت اون مداحی قشنگه رو بذار و پشت بندش تو راه برگشت باران رو میذاشت، اون روز بعدازظهر که با فهیم کلی نشستیم تو گلزار و کلی گل پرپر کردیم و حرف زدیم، اون روز که با فاطی آب پاشی کردیم گلزارو یه فیلم مثلا خصوصی گرفتیم.
خیلی دلم براتون تنگ شده
این تنها چهارتا از nتا خاطره ای بود که باهاتون در این نقطه خاطره انگیز دارم.
سلام همتون هم به شهدا رسوندم و خواستم که مثل همیشه کمکمون کنن.
#دقایق آخر
#دل میزنم به دریا
#دوستتون دارم
دلم گرفته بچه ها...برچسب : نویسنده : 5taeiha بازدید : 115