حالت پایداری

ساخت وبلاگ

امکانات وب

دیده ای بعضی غروبها چطور دل آدم آشوب میشود؟... دیده ای وقتهایی هست که انگار بی قراری، ولی نمیدانی چه حالی داری؟ 
سرت درد میگیرد، اما نمیدانی چرا. 
دست و پایت جان بریده، نمیدانی چرا. 
به هر کاری میخواهی مشغول کنی خودت را که تمام شود بی قراری ات.....موزیک، کتاب، فیلم، رفیق..... دست آخر هم میبینی نه!.... نشد.... حالت باز هم همانطور مانده. چطور مانده؟.. خودت هم نمیدانی....
جایی میخواندم تمام ذرات عالم که در نوسان و جنب و جوشش اند، به دنبال غایت خود اند. سر در گم مقصد خود اند. فیزیک دانان آن مقصد را "حالت پایداری" میگویند. حالت پایداری..... یعنی مفهومی در مقابل بی قراری. 
جایی که دیگر سردرگم نیستی، که دلت آشوب نیست. آرامی. 
نمیدانم بی قرار چی ام. بی قرار کی ام، بی قرار کجایم. 
میدانم که بی قرارم. دلم میخواهد ذراتم به حالت پایداری برسند. 
و بگذار بگویم. 
بگذار با تویی که شاید در ناکجای عالمِ منی باز گو کنم:
خانه ات خراب، نکند حالت پایداری ام آغوش توست، که دریغش کرده ای؟.... 

بیست و چهار خرداد نود و هشت. سبلان. طهران.

 

نوشته ی علی یاراحمدی

دلم گرفته بچه ها...
ما را در سایت دلم گرفته بچه ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5taeiha بازدید : 99 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 23:00